تاثیرات کوراما رو شکل گیری شخصیت اوزوماکی ناروتو
موضوع مقاله امروز ما تاثیرات کوراما رو شکل گیری شخصیت اوزوماکی ناروتو هستش، به نظرتون کوراما منبع اصلی قدرت ناروتو بود یا نه؟ امروز میخواییم یکم بیشتر با رابطه این دو شخصیت انیمه محبوب ناروتو آشنا باشیم پس با ما همراه باشید.
اگر از دوست داران انیمه ی ” ناروتو” و ” ناروتو شیپودن” باشید حتما با تیم دو نفره ی ” کوراما و ناروتو” آشنایی دارید. تیمی که بعد از بیش از 550 قسمت بالاخره با هم کنار آمدند و ما را با قسمتی باشکوه مواجه کردند. قسمتی که در آن قدرت ناروتو و کوراما در هماهنگی قرار گرفتند و در کمال شکوه زیباترین مبارزه های این سری انیمه ی پر طرفدار را رقم زدند.
در ادامه به برخی ویژگی های این ارتباط پیچیده پرداخته می شود.
آنچه در این مطلب میخوانید
1. تنها ناجی در درون ماست
اگرچه ” کیشیموتو سنسه” برای خلق ” کوراما” از افسانه های محلی ژاپن بهره گرفته اما او این موجود را با طرحی جذاب در بدن یک پسربچه مهر می کند؛ این موجود در مواقعی که ناروتو به کمک احتیاج دارد قدرتش را به او قرض می دهد، حتی او را از زخم های کشنده نجات می دهد.
اما باید توجه کنیم که این موجود بی دلیل در ” درون ناروتو” مهر نشده؛ در شکلی استعاری ” کیشیموتو سنسه” می خواهد نشان بدهد آنچه در مواقع خطر ما را نجات می دهد ناجی درون ماست. این تفکر در شرق ریشه ی عمیقی دارد و در این اثر به یک اندیشه ی قوی تبدیل شده است.
کیوبی چگونه رو ناروتو تاثیر گذاشت؟
2. کوراما، سایه ای از نیمه ی تاریک وجود
با این که گفته شد کوراما در مواقع خطر ناروتو را نجات می دهد اما او به عنوان موجودی شیطانی در سری انیمه ” ناروتو” معرفی می شود، اگر قدرتی می دهد نه برای درمان ناروتو که برای نابود کردن دشمن است، اگر خشمی بروز می دهد از سر عشق نیست بلکه از سر نفرت است ( به خاطر بیاورید که ناروتو از سر عشق خشمگین میشد و بعد کوراما ظاهر می شد و تنها چیزی که می دید خشمی بود که از سر میل او به ویرانی و نفرتش از شکست خوردن از دشمن ایجاد شده بود). در واقع کوراما نیمه ای تاریک است که در وجود هر کسی وجود دارد.
زمانی که ناروتو به دنبال عشق است کوراما نفرت را به او پیشنهاد می دهد، زمانی که می خواهد ناجی جهان باشد کوراما می خواهد او را به نابودی جهان ترغیب کند. شاید یکی از دلایل جذابیت رابطه ی ناروتو و کوراما هم در همین باشد که این رابطه با تناقض شروع می شود و نهایتا به هماهنگی و تعادل می رسد.
3.آیا کوراما منبع قدرت ناروتوست؟
نمی توان منکر این شد که کوراما یک منبع چاکرای عظیم برای ناروتو به شمار می آید اما نکته ی جالب این است که تا پیش از هماهنگی این دو، کوراما بیش از آن که به ناروتو قدرت داده باشد مانع پیشرفت او میشد. برای بررسی بهتر این موضوع لازم است قسمتی که یاماتو درباره ی کوراما با ناروتو حرف می زند را با دقت بیشتری ببینید. او بعد از دیدن زخم حاصل از تبدیل ناروتو می گوید ” ناروتو چطور چنین چاکرایی را تحمل می کند؟” که این نشان دهنده ی این است که قدرت کیوبی صرفا و به تنهایی باعث قدرت ناروتو نمیشود بلکه پیش از هر چیز لازم است خود ناروتو تحمل چنین قدرت عظیمی را داشته باشد.
در جایی دیگر ” یاماتو” به ” ناروتو” می گوید ” تو اشتباه متوجه شدی و منشا قدرت تو چاکرای کیوبی نیست بلکه چاکرای خودته که در مقابل چاکرای مخوف کیوبی مقاومت میکنه” و این تنها زمانی است که ما متوجه می شویم آن چه به ناروتو قدرت می دهد کوراما نیست بلکه قدرت اراده و تحمل اوست که باعث می شود بتواند در برابر نفوذ کوراما مقاومت کند و بعدتر او را به عنوان یکی از دوستانش در کنار خود در مبارزاتش داشته باشد.
در یکی از فیلم های ” ناروتو” می بینیم که حتا ” ریبری” که هیولای تاریکی است قادر به تحمل چاکرای تاریک کیوبی نیست، چاکرایی که ناروتو از بچگی آن را درون خود نگه می داشته و با این وجود هرگز تسلیم نفرت و تاریکی نشده است.
هم چنین ” جیرایا” در صحبت هایش می گوید که دلیل این که ناروتو قادر نبوده جوتسو ها را در آکادمی مثل بقیه انجام بدهد این بوده که چاکرای کیوبی، تعادل چاکرای ناروتو را از بین می برده و نوعی بی قراری در چاکرای ناروتو ایجاد می کرده. البته ” جیرایا” این مشکل را با چرخشی در مهر روی شکم ناروتو رفع می کند.
علاوه بر این ناروتو تنها به چاکرای کیوبی متکی نیست و قدرت های متفاوتی از جمله ” دانایی” را دارد که باعث می شود خودش را قادر به شکست دادن هر دشمنی ببیند.
روباه نه دم و تاثیرش رو شخصیت ناروتو
4. کوراما؛ معجونی از احساسات سرکوب شده
درست است که کوراما را بیشتر از هر چیزی با کلمه ی ” نفرت” می شناسیم اما او در واقع احساسی ترین ” بیجو” بین نه بیجویی بود که ” دانای شش طریقت” پراکنده شان کرد. شاید باورش سخت باشد اما کوراما با چهره ای با نمک و خواستنی در زمان خداحافظی با دانای شش طریقت اشک ریخت.
در واقع دلیل نفرت او از نینجا ها این بود که در هیچ کدامشان وجود دانای شش طریقت را نیافته بود و هر چه می دید نفرت بود، پس خودش به منبع نفرت تبدیل شد و اینگونه از رنج رهایی و ترک شدگی نجات پیدا کرد، یا اقلا فکر می کرد نجات پیدا کرده تا اینکه ناروتوی مصمم را مقابلش دید و فهمید نجات و رستگاری واقعی جز با عشق میسر نیست.
حس دیگری که در کوراما به شدت وجود داشت احساس تملک او نسبت به ناروتو بود که منجر به حس حسادت در او میشد. این موجود قدرت مند زمانی که ناروتو از قدرتی جز قدرت او استفاده می کند به طرز با نمکی حسود می شود و اگر کسی بخواهد به ناروتو آسیب بزند او را طوری تهدید می کند که حتی اگر ” کاواکی گستاخ” هم باشد از ترس در جای خود خشک می شود.
( به خاطر بیاورید که در انیمه ی ” بوروتو” ، کوراما چطور کاواکی را تهدید کرد و از دوست و همراه همیشگی خودش یعنی ناروتو چطور دفاع کرد.)
5.چرا میناتو ، کوراما را درون ناروتو مهر کرد؟
ناروتو از خاندان اورزوماکی است که معروف به عمر طولانی هستند. این خاندان که در واقع خانواده ی مادری ناروتو می باشند و معمولا موهای قرمز نشانه ی آن هاست از متحدین قدیمی ” دهکده ی کونوها” هستند که نشانشان روی لباس های نینجا های کونوها نیز هست.
همسر هاشیراما نیز از افراد این خاندان بود و دلیل انتخاب این خاندان برای جینچوریکی و حامل بیجو شدن این است که به دلیل عمر طولانی شان فرصت زیادی برای کنترل ” کیوبی” دارند و این که کمتر نیاز است جینچوریکی ها عوض شوند.
اما تنها دلیل انتخاب ناروتو در آن لحظه ی حساس این نبود، بلکه میناتو به عنوان نینجایی با هوش و ذکاوت بالا پی برده بود که پشت حمله ی کوراما به کونوها کسی دست دارد که قرار نیست به این سادگی ها شکست بخورد و دوباره به ” کونوها” حمله می کند. از این رو میناتو به عنوان یک پدر و به عنوان ” یوندایمه، هوکاگه ی چهارم” تصمیم گرفت این قدرت را در درون پسر خودش مهر کند، او ایمان داشت که پسرش می تواند این چاکرای تاریک را کنترل کند و حتی بر آن پیروز شود.
با ادامه ی ماجرا دیدیم که ایمان میناتو بی دلیل نبود؛ قدرت عشق و اراده ای که در وجود پسر او و کوشینا وجود داشت آنقدر قوی بود که توانست بر کوراما که خود را ” نفرت خالص” معرفی می کرد هم چیره شود.
6. تاثیر کوراما بر شخصیت ناروتو
ناروتو از همان بچگی آن قدر لجباز بود که می شود راز پیروزی اش را در همین دانست. او در برابر توهین دیگران سر خم نمی کرد و اگر به او گفته میشد که توانایی کاری را ندارد دقیقا همان کار را انجام می داد. تکنیک تخصصی او یعنی ” کاگه بونشین نو جوتسو” هم ضعیف ترین تکنیک او بود که توانست طوری در آن استاد شود که همه را متحیر می کرد. حالا تصور کنید یک ندای درونی به این بچه ی لجباز مدام بگوید که ” از دیگران متنفر شو” یا ” خودت رو به من بسپار و همه چیز رو نابود کن”، خب کاملا مشخص است که با روحیه ی لجبازی که دارد ناروتو اتفاقا در انجام کاری که می خواهد مصمم تر می شود و بیشتر سعی می کند ” از دیگران متنفر نشود” و ” خودش را به کوراما نسپارد و چیزی را نابود نکند”.
البته باید بگویم لجبازی ناروتو از سر حماقت او نیست بلکه او به چیزی اعتقاد دارد و اگر در مبارزه ای لجبازانه به سمت مرگ می رود برای همین اعتقادش است. او به عشق و همدلی معتقد است برای همین هم در مبارزه اش با پین تا جایی پیش می رود که جان خودش را هم به خطر می اندازد، فقط برای اینکه می خواهد پین را از ” نفرتی” که درونش است نجات بدهد.
با همه ی این ها کیوبی به عنوان موجودی مرموز و افسانه ای در اثر ” کیشیموتو سنسه” آن قدر نقش پررنگی دارد که ناروتو او را بیش از ساسکه به خود نزدیک می داند و او را ” برادر و خانواده”ی خود می داند. هر زمان که به بن بست می خورد این کوراماست که با چاکرای مخوف خود به کمکش می آید و اوضاع را به نفع او تغییر می دهد.
7.جمع بندی
به نظر من تو وجود همه آدما به نوعی یه کوراما وجود داره که قسمت تاریک درونشون به حساب میاد، به طوریکه اگه تسلیم این تاریکی بشن غرق میشن و اگه قدرت غلبه کردن به به این تاریکی رو داشته باشن میتونن رشد کنن و یه مرحله بالاتر برن:) درست همانند اوزوماکی ناروتوی لجباز داستان ما که الگوی خیلی ها تو دنیای واقعی بوده …
همچین شما عزیزان میتونید از فروشگاه انیمه ما اکشن فیگور انیمه ناروتو رو به صورت تکی و ارزان خریداری کنید.
رابطه ی کوراما و ناروتو اوزوماکی
نظر شما چیه ؟ تو کامنتا بهمون بگید.
